سایت خبری همه چی نیوز

ما در همه چی نیوز همراه شما عزیزان هستیم

سایت خبری همه چی نیوز

ما در همه چی نیوز همراه شما عزیزان هستیم

احساس زنانگی یا مردانگی ‏

احساس زنانگی یا مردانگی ‏مثال : بیمار خانم مجردی با علامت موکنی است. یکی از شکایات او احساس نسبتاً مزمنی است که همیشه با خود حمل ‏می کند و آن نداشتن احساس “زنانگی” در مورد خود است. در یکی از جلسات درمانگر، متوجه تغییری جدی در نوع حضور ‏این بیمار در ابتدای جلسه می شود: “یک زن وارد اتاق درمان شد”.‏

نکته ‌آموزشی: پس از پیگردی که در این جلسه خاص انجام شد، بیمار توضیح داد “آرام هستم، دغدغه ای نداشتم”. با ‏پیگردی بیشتر مشخص شد که وقتی او با فردی دچار دغدغه می شود، به شدت شروع به سرزنش خود می کند و همین ‏سرزنش است که باعث احساس زشتی و زن نبودن در وی می گردد.‌‎ ‎بنابراین ما در این مثال می بینیم که احساس عدم زنانگی ‏یا عدم مردانگی گاه نه تنها می تواند کاملاً  نامرتبط با تعارض های جنسی باشد، بلکه ژرف ترین تجربه ی ما در مورد عزت نفس ‏و یا شکسته شدن اتصال با دیگر بنیادی ترین بخش های هویت مان  است که می تواند کلیدی ترین عوامل تعیین کننده باشند . ‏

•دکتر مرادی

احساس زنانگی یا مردانگی ‏

اگر سروی به بالای تو باشد نه چون بشن دلارای تو باشد

اگر سروی به بالای تو باشد
نه چون بشن دلارای تو باشد

و گر خورشید در مجلس نشیند
نپندارم که همتای تو باشد

و گر دوران ز سر گیرند هیهات
که مولودی به سیمای تو باشد

که دارد در همه لشکر کمانی
که چون ابروی زیبای تو باشد

مبادا ور بود غارت در اسلام
همه شیراز یغمای تو باشد

برای خود نشاید در تو پیوست
همی‌سازیم تا رای تو باشد

دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد

یک امروزست ما را نقد ایام
مرا کی صبر فردای تو باشد

خوشست اندر سر دیوانه سودا
به شرط آن که سودای تو باشد

سر سعدی چو خواهد رفتن از دست
همان بهتر که در پای تو باشد

#سعدی

می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم

می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم

خبر از پای ندارم که زمین می‌سپرم


می‌روم بی‌دل و بی یار و یقین می‌دانم

که من بی‌دل بی یار و نه مرد سفرم


خاک من زنده به تأثیر هوای لب توست

سازگاری نکند آب و هوای دگرم


وه که گر بر سر کوی تو شبی روز کنم

غلغل اندر ملکوت افتد از آه سحرم


پای می‌پیچم و چون پای دلم می‌پیچد

بار می‌بندم و از بار فروبسته‌ترم


چه کنم دست ندارم به گریبان اجل

تا به تن در ز غمت پیرهن جان بدرم


آتش خشم تو برد آب من خاک آلود

بعد از این باد به گوش تو رساند خبرم


هر نوردی که ز طومار غمم باز کنی

حرف‌ها بینی آلوده به خون جگرم


نی مپندار که حرفی به زبان آرم اگر

تا به سینه چون قلم بازشکافند سرم


به هوای سر زلف تو درآویخته بود

از سر شاخ زبان برگ سخن‌های ترم


گر سخن گویم من بعد شکایت باشد

ور شکایت کنم از دست تو پیش که برم


خار سودای تو آویخته در دامن دل

ننگم آید که به اطراف گلستان گذرم


بصر روشنم از سرمه خاک در توست

قیمت خاک تو من دانم کاهل بصرم


گر چه در کلبه خلوت بودم نور حضور

هم سفر به که نماندست مجال حضرم


سرو بالای تو در باغ تصور برپای

شرم دارم که به بالای صنوبر نگرم


گر به تن بازکنم جای دگر باکی نیست

که به دل غاشیه بر سر به رکاب تو درم


گر به دوری سفر از تو جدا خواهم ماند

شرم بادم که همان سعدی کوته نظرم


به قدم رفتم و ناچار به سر بازآیم

گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم


شوخ چشمی چو مگس کردم و برداشت عدو

به مگسران ملامت ز کنار شکرم


از قفا سیر نگشتم من بدبخت هنوز

می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم


#سعدی

خوشتر از دوران عشق ایام نیست

خوشتر از دوران عشق ایام نیست

بامداد عاشقان را شام نیست


مطربان رفتند و صوفی در سماع

عشق را آغاز هست انجام نیست


کام هر جوینده‌ای را آخریست

عارفان را منتهای کام نیست


از هزاران در یکی گیرد سماع

زانکه هر کس محرم پیغام نیست


آشنایان ره بدین معنی برند

در سرای خاص، بار عام نیست


تا نسوزد برنیاید بوی عود

پخته داند کاین سخن با خام نیست


هر کسی را نام معشوقی که هست

می‌برد، معشوق ما را نام نیست


سرو را با جمله زیبایی که هست

پیش اندام تو هیچ اندام نیست


مستی از من پرس و شور عاشقی

و آن کجا داند که درد آشام نیست


باد صبح و خاک شیراز آتشیست

هر که را در وی گرفت آرام نیست


خواب بی‌هنگامت از ره می‌برد

ورنه بانگ صبح بی هنگام نیست


سعدیا چون بت شکستی خود مباش

خود پرستی کمتر از اصنام نیست


#سعدی

جمهوری اسلامی گامبیا حجاب را اجباری کرد

♦️جمهوری اسلامی گامبیا حجاب را اجباری کرد
در یادداشتی که دولت گامبیا برای همه وزارتخانه‌ها و ادارات ارسال کرده آمده است:  از آغاز امسال، کارمندان زن دیگر اجازه ندارند بدون روسری در محل کار حاضر شوند