مشاعره های جالب
تا چهها آینهٔ حسرت دیدار توایم
جلوه بر خود کن و مارا به نگاهی دریاب
تو در آغوشی و دست و دلم از کار شده
تشنه بی دلو و رسن بر سر چاهی دریاب
#غالب_دهلوی
مشاعره های جالب
#ت
مشاعره,
بازار حسن ، ز آتش عشق سوزنده گرم گشت
جنس محبت است که هیچش رواج نیست
مشاعره های جالب
#شاپور_تهرانی
#ب
مشاعره,
تاری از زلف تو افتاد به چین وز غیرت
خون دل در جگر نافهٔ تاتار بسوخت
#خواجوی_کرمانی
#ت
مشاعره,
تا چشم تو دیدیم ز دل دست کشیدیم
ما طاقت تیمارِ دو بیمار نداریم
#کلیم_کاشانی
#ت
مشاعره,
منزلم از بس که چون ماتمسرا پر شیون است
خلق یکیک، چشم بر در، گوش بر غوغا نهند
#میلی_مشهدی
#میم
دیوان میلی مشهدی| تصحیح محمد قهرمان| انتشارات امیرکبیر
مشاعره,
در میان پرده خون عشق را گلزارها
عاشقان را با جمال عشق بیچون کارها
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست
عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها
#مولانا
#دال
مشاعره,
آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب
کشته غمزه خود را به نماز آمدهای
#حافظ
#الف
شعر کامل
مشاعره,
یوسف به زر قلبفروشان ، دگرانند
ما وقت خوش خود به دو عالم نفروشیم
#صائب_تبریزی
#ی
مشاعره,
من در این جای همین صورت بی جانم و بس
دلم آن جاست که آن دلبر عیار آن جاست
#سعدی
#میم
مشاعره,
تا شوى در گردن افرازى نمایان چون هدف
با لباس کاغذین از تیر باران سرمپیچ
#صائب_تبریزی
#ت
مشاعره,
چند پنهان کنم افسانه هجران از تو؟
حال من بر همه پیداست، چه پنهان از تو
#هلالی_جغتایی
#چ
شعر کامل
مشاعره,
وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده
تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را
#سعدی
#واو
مشاعره,
آن پیچش طره بر بنا گوش
در هیچ دلی قرار نگذاشت
مشاعره های جالب
#رضیالدین_آرتیمانی
#الف
مشاعره,
تو خود نایی و گر آیی بر من
بدان ماند که گنجی در خرابی
#سعدی
#ت
مشاعره,
یا مرا زار بکش ، یا مرو از پیش نظر
که ز کشتن بَترست ، این که نبینم رویت ...
#هلالی_جغتایی
#ی
مشاعره,
تر کنم از آب چشم روی چونان خشک را
چون جگری بیش نیست سوخته بر خوان دل
#سیف_فرغانی
#ت
مشاعره,
لیکن آن نقش که در روی تو من میبینم
همه را دیده نباشد که ببینند آن را
#سعدی
#لام
مشاعره,
ای طبیب از ما گذر درمان درد ما مجوی
تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما
#امیر_خسرو_دهلوی
#الف
مشاعره,
ایکه خوابت میبرد، بنشین ،که با هم راست نیست
میل خوبان کردن و در دیده خوابی داشتن
#اوحدی
#الف
مشاعره,
[ Photo ]
نمیخورد غم روزی کسی که قانع شد
همایْ هرگز بی استخوان نمیماند
#کلیم_کاشانی
#نون
همای: مرغی معروف که استخوان خورد.
مشاعره,
دوش با گریهی مستانه به کهسار شدیم
سنگ را دیده پر از آب شد از گریهی ما
#طالب_آملی
#دال
مشاعره,
امشب خروس از نیمهشب بگرفته راه بام را
باید سحر خون ریختن این مرغ بیهنگام را...
#غبار_همدانی
#الف
مشاعره,
آگه نبودم از غم بی مادری، ولی ...
مرگت پیام داد که: بی مادری بلاست
#مهدی_سهیلی
#الف
مشاعره,
تیری ز کمانخانه ابروی تو جست
دل پرتو وصل را خیالی بر بست
خوشخوش زدلم گذشت و میگفت بناز
ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست
#ابوسعید_ابوالخیر
#ت
مشاعره,
تعیین قدر نمیتوان کرد
از تیر قضا کجٰا توان رفت
#رضیالدین_آرتیمانی
#ت
مشاعره,
تبم دادی،نمیپرسی که: ای بیمار من چونی؟
دلت چونست در عشق و تو با تیمار من چونی؟
#اوحدی
#ت
مشاعره,
یک دم نمیرود که نه در خاطری ولیک
بسیار فرق باشد از اندیشه تا وصول
#سعدی
#ی
مشاعره,
لب نهادم به لب یار و سپردم جان را
تا به امروز به این مرگ نمرده است کسی
#صائب_تبریزی
#لام
مشاعره,یا چو دیدارم نمودی دل نبایستی شکست
یا نبایستی نمود اول مرا دیدار خویش
#سعدی
مشاعره های جالب
#ی
مشاعره,
شایسته زنجیر بُود حق نشناسی
کز سلسله زلف تو دیوانه نگردد
#صائب_تبریزی
#شین
مشاعره,
درد دل را مَجو دوا ز طبیب
بِه نگردد ، مگر به بوی حبیب...
#عراقی
#دال
مشاعره,
به بیداریش فتنه برخد و خال
به خواب اندرش پای بند خیال
#سعدی
#ب
مشاعره,
لب تو آب شد و جان بیدلان آتش
غم تو کوه و دل تنگ عاشقان شیشه
#خواجوی_کرمانی
#لام
مشاعره
هرگز مپرس از راز من، زین ره مشو دمساز من
گر مهربان خواهی مرا، حیران بیا حیران برو
#سیمین_بهبهانی
#ه
واعظان هر سخن که میخواهند
در لباس حدیث میگویند
طلبد گر کسی سند زیشان
نام او را خبیث میگویند
#آقاخان_کرمانی
#واو
دارم امید عاطفتی از جانب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گرچه پری وش است ولیکن فرشته خوست
مشاعره های جالب
#حافظ