خودداری
خودداری بیماران و درمانگران
مثال:
بیمار و درمانگر هر دو زنان جوانی هستند. بیمار هر بار که به اتاق درمان وارد میشود نه تنها مایل است که با درمانگر دست بدهد، بلکه همراه خود خوردنی هم میآورد، مانند شکلات یا آب. درمانگر مطمئن نیست که آیا جلوی چنین رفتارهایی را باید گرفت یا خیر.
نکته آموزشی:
آنچه به عنوان اصل خودداری در چهارچوب درمانی روانکاوی سنتی(فروید، 1919؛ گِلاور، 1925؛ لوِنستین،1951) مطرح شده است که هدفش “ارضا نکردن” بیمار برای جلوگیری از کاهش تداعی ها و ‘آلوده’ نکردن انتقال است نه تنها از گذشته (فِرِنزی و رَنک ، 1925؛ فِنیکل، 1939) بلکه در حال حاضر در روانکاوی معاصر زیر سؤال رفته است(باکال، 1981؛ وُلف، 1976 ) . استدلال معاصر این است که چنین حرکتی از جانب درمانگر نه تنها ممکن است باعث تطبیق و یا خشم بیمورد بیمار شود بلکه میتواند از شکلگیری یک ‘جو عادی’ که تسهیل کننده ی بروز انتقالهای خودانگیخته و هم¬سازی شده است جلوگیری کند. در ضمن باید تاکید بیت من و فوناگی( 2013) را نیز در نظر گرفت که خیلی از مواقع بیماران آنچه را قادر نیستند ذهنی کنند، صرفاٌ می توانند اجرا کنند ، و در نتیجه ما نباید از این راه آنها برای انتقال اطلاعات درونیات خویش به دیگرى جلوگیری کنیم.
▪️دکتر تورج مرادی